اول از همه از خودم می پرسم که چرا این فیلم اینقدر گمنام است؟ چرا هیچ وقت هیچ کس هیچ جا در مورد ان حرفی نزده؟ و یا شاید هم این فقط احساس من است. خودم هم اتفاقی به ان رسیدم. از روی بازیگر نقش اول زن ان. لاریسا گزووا

از روی داستانی به نام "دختر بی جهیز" نوشته الکساندر آستروفسکی ،ساخته شده. اما نام آن را گذاشته اند " یک عاشقانه بی رحم ". انگاری قرار است دختر که بی جهیزیه باشد، عشق هم به او رحمی نکند.

شاید به نظر برسد این حرفها قدیمی شده. در دوره و زمانه پیشرفت علم و آگاهی، درک آدمها بالاتر رفته. اما مسئله این است که (( حقایق همه قدیمی هستند.))حقیقت قدیم ، حقیقت حال است و حقیقت حال، حقیقت آینده اگر چه سر و شکلش کمی تغییر کرده باشد.

فیلم با عروسی یک دختر آغاز میشود که درون کشتی روی رود ولگا در حال برگزاری است و مادری که از دار دنیا سه تا دختر دارد بدون انکه از پدرشان در کل این فیلم طولانی، حرف یا  نامی یا بحثی در میان باشد. سه تا دختر که اولی را قبلا عروس کرده و حالا هم دارد دومی را به خانه بخت می فرستد به دیاری دور دست. دختر باید زادگاهش را ترک کند و مادر در لابه لای اشک و آه عروس به او می گوید: که این مرد غریبه تو را خواسته. همین طوری هم خواسته  _بدون حساب و کتاب های مالی که ظاهرا رسم رایج ان زمان بوده_ پس می تواند خوشبختت کند و دختر هم حرف او را میپذیرد. مادری که دغدغه ای ندارد جز سر و سامان دادن فرزندانش. برای همین همیشه  در خانه اش رفت و امد است. مهمانی میگیرد. مردها می ایند مردها می روند غریبه و دوست و اشنا را مهمان نوازی می کند. اصلا همین طوری توانسته دختر اول و دوم را راهی کند سر زندگی و حالا مانده دختر سوم که زیباترینشان هم هست. لاریسای زیبا. ایا زیبایی میتواند ضامن خوشبختی او باشد؟ خیلی ها دور و بر او می چرخند. بیشتر از همه ان کارمند ساده اداره پست. برای لاریسا از تئاتری که رفته می گوید و از کتابی که خوانده و متعجب از او می پرسد که چرا زنها شیفته مردان شیطان صفت می شوند و انها را به مردان نجیب و ساده ترجیح می دهند. و مطمئنا  بیننده نمی داند که قرار است همه چیز بر پایه این جمله بچرخد هرچند متوجه یک تلنگر خواهد شد چه که لاریسا تمام هوش و حواسش پیش سرگئی است. جنتلمن جذابی که راه ورود به ذهن و دل ن را خوب می داند و نقشش را هم نیکیتا میخالکوف بازی کرده.

در تمام زندگی ام، نه کتابی خوانده ام و نه فیلمی دیده ام که تا این حد ماهیت حقیقی وجود زن و مرد را بشناساند.

 

 

کارگردان: الدار ریازانوف - محصول 1984 روسیه


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

راهی beroozrasaanonline@gmail.com هر چی بخوای هست فصل بهاران بلاگ هيلارين دیجی دانلود شرکت ساختماني سيتاک